خلاصه ای از کتاب مهارت حل مسئله رابرتسون
رابرتسون کتاب حل مسئله خود را با تعریف مسئله آغاز کرده و سپس بحث دربارهی فرایند حل مسئله ادامه میدهد
نگاه او به حل مسئله، نگاهی سیستمی بوده به این معنا که فرایند حل کردن یک مسئله را خطی نمیبیند و معتقد است که در طول حل مسئله، بارها باید به نقطهی اول بازگشته و راهکارهای خود را بازنگری کنیم؛ همچنین چه بسا روش ما در حل یک مسئله، مسئلهی تازه و متفاوتی را پیش روی ما قرار دهد.
پس از عبور از بخشهای اول که بیشتر به تعریف و صورتبندیِ موضوع اختصاص دارد، بقیهی بخشهای کتاب به مهارت حل مسئله و چالشهای آن پرداخته است.
چنانکه خودش در اوایل کتاب میگوید، برای او مهم است که ما درک کنیم چرا حل مسئله دشوار است و دشواریهای حل مسئله از چه نوعی است
حل مسئله بخشی از تفکر است. حل مسئله که پیچیدهترین بخش هر عملیات فکری تصور میشود، به عنوان یک روند مهم شناختی تعریف میگردد که محتاج تلفیق و مهار یک سری مهارتهای بنیادین و معمولی است. حلّ مسئله وقتی مطرح میشود که یک موجود زنده یا یک سامانهٔ هوش مصنوعی نداند که برای رفتن از یک موقعیت به موقعیت دیگر باید چه مسیری را بپیماید. این نیز خود بخشی از روند یک مسئلهٔ بزرگتر است که یافتن مسئله و شکلدهی مسئله بخشی از آن میباشد
برخی از سوالهایی که رابرتسون در کتاب خود به آنها پرداخته به شرح زیر هستند:
یک مسئله را به چه شکلهایی میتوان بیان کرد و نمایش داد؟
مهارت، تا چه حد از کاری به کار دیگر منتقل میشود؟ آیا تجربهی حل یک مسئله در یک حوزه، توانایی ما را در حل مسئلهای متفاوت در حوزهای دیگر افزایش میدهد؟
آیا تجربهها در حل یک مسئله همیشه ما را در حل مسائل مشابه بعدی توانمندتر میکند؟ یا میتواند به نقطه ضعفی برای ما هم تبدیل بشود؟
تفاوت یک فرد معمولی و یک فرد خبره در یک مهارت (از جمله مهارت حل مسئله) چیست؟
شهود و خلاقیت در حل مسئله چه جایگاهی دارند؟
استفاده از دانش عصبشناسی چگونه توانسته به ما در درک بهتر روش مغز در حل مسئله کمک کند؟
نکتهی جالب دربارهی کتاب رابرتسون این است که با وجودی که محور اصلی بحث او، مهارت حل مسئله است، اما به مهارت و مهارت آموزی هم توجه ویژهای داشته است؛ در حدی که بسیاری از حرفها و نکات مطرح شده در کتابش را میتوان در مورد یادگیری مهارتهای دیگر نیز بهکار برد
مسئله (Problem) سؤالی است که باید به آن پاسخ داده شود و مهارت حل مسئله Problem Solving Skills توانایی یافتن بهترین پاسخ است. در واقع اگر کسی بتواند مشکلات را شناسایی کند و به تحلیل راهحلهای موجود و در نهایت پیادهسازی بهترین راهکار بپردازد به این مهارت تسلط یافته است. چنین شخصی همچنین میتواند در فعالیتهای مستقل و گروهی موفق عمل کند و قبل از وقوع بسیاری از مشکلات آنها را پیشبینی و رفع کند.
با توجه به انبوه دغدغههای امروزی اگر کسی این مهارتها را نداشته باشد نمیتواند در زندگی، روابط و همچنین محیط کار خود انسان موفقی باشد. در اینجا چند مثال از مهارت حل مسئله در محیط کار را با هم مرور میکنیم
اهمیت مهارت حل مسئله
حل مسئله از جمله مهارتهای نرمی است که وجود آن در تمامی کارمندان ضروری و مهم است. سازمانها نیروهایی را استخدام میکنند که توانایی حل مشکلات سازمان را داشته باشند. واقعیت این است که این سازمانها همواره درگیر مشکلاتی حل نشده هستند و به دنبال کسی میگردند که مسائل اصلی شرکتشان را به آنها نشان دهد. کسی که چنین مهارتی داشته باشد بیشترین ارزشآفرینی را برای گروه خود ایجاد میکند
ابزار ضروری برای حل مسئله
چند مهارت اصلی وجود دارد که افراد دارای توانایی حل مسئله از آن ها برخوردار هستند . 5 ابزار ضروری برای حل مسئله عبارت اند از
خلاقیت : حل مسئله موثر به توانایی بارش فکری و تفکر همراه با نوآوری نیاز دارد تا فرد از طریق آن بتواند راه حل هایی جدید برای مشکلات بلند مدت پیدا کند .
کار تیمی : پرداختن به یک مسئله جمعی یا یک مشکل اجتماعی سیستماتیک ، فرد را ملزم می کند که با سایر اعضای تیم همکاری کرده و اعضا نیز از هم حمایت کنند .
مهارت های تفکر منطقی : برای تشخیص علت بروز مشکل و رسیدن به بهترین راه حل ، فرد باید از مهارت های تحلیلی برخوردار باشد و یک روند منطقی و روشمند را دنبال کند .
تصمیم گیری : حل مسئله و مهارت تصمیم گیری لازم و ملزوم یکدیگرند . مهم است که فرد به خودش در گرفتن تصمیم اعتماد کند .
هوش هیجانی بالا : اگر مسئله ، یک تعارض بین فردی باشد ، ایجاد تغییر احتمالاً بر دیگران به صورت عاطفی تاثیر می گذارد به همین دلیل در این زمینه هوش هیجانی بسیار مهم است ..
به طور مثال کارمندی که نحوه حل مسئله را در خود پرورانده است میداند نیاز اصلی مشتریان بالقوه چیست و با سادهسازی روند خدمترسانی به این افراد، منافع سازمان را افزایش میدهد.
نکته مهم دیگر این است که اگر کسی این مهارت را داشته باشد به طور حتم انسان خلاقی است. زیرا رفع بسیاری از مشکلات نیاز به راههای خلاقانه دارد و با روشهای متداول حل نمیشوند.
همچنین افرادی با این توانایی معمولا زمان را بهتر مدیریت میکنند زیرا تمرکزشان روی حل مسئله در کوتاهترین زمان ممکن است و در بسیاری از مواقع به جای استفاده از روشهای سنتی، با روشهای دیجیتال به حل مشکلات میپردازند
مهارت حل مسئله چه کمکی به ما می کند ؟
تمامی انسانها در طول زندگی با مشکلاتی روبهرو میشوند و حتی اگر راهحل را ندانند میتوانند ریشه مشکل را شناسایی کنند. سپس با کمک منطق خود به دنبال روشی برای حل مسئله میگردند. داشتن مهارت حل مسئله میتواند روند رفع مشکل را تسریع کند. افرادی که این مهارت را در خودشان پرورش میدهند در کار و زندگی به موفقیتهای زیادی میرسند زیرا از مواجهه با چالشها ترسی ندارند و از زاویههای مختلف به آن چالش نگاه میکنند تا در نهایت راهحل درست را بیابند.
در مقابل، افرادی که این مهارت را ندارند با اولین مشکل در زندگی عقب مینشینند و هرگز پیشرفتی نمیکنند. مسیر رسیدن به اهداف پر از پیچ و خم و مشکلات مختلف است و اگر کسی بخواهد به این هدفها برسد نباید از مواجه شدن با مشکلات بترسد. بلکه باید با نگاهی همهجانبه و استفاده از منابع موجود آن مشکلات را حل کند
روش های افزایش مهارت حل مسئله
برای اینکه مهارت حل مسئله را در خود پرورش دهید خوب است این 9 راهکار را در کنار روشهای دیگر به کار بگیرید.
دانش فنیتان را در زمینه کاری خود افزایش دهید: در هر صنعتی که مشغول به کار هستید سعی کنید اطلاعاتتان را در آن زمینه افزایش دهید. این کار باعث میشود در حوزه کاری خود آگاهی کافی داشته باشید و در مواجهه با چالشهای مرتبط با آن ذهنتان باز باشد.
از فرصتها برای حل مسائل استفاده کنید: اگر برای گروههای دیگر مشکلی به وجود میآید تلاش کنید با آنها همراه شوید و به دنبال راهحل بگردید. این کار باعث میشود با مشکلات متنوعی آشنا شوید. بهطور حتم هرچه بیشتر به چالش کشیده شوید بیشتر مهارتهایتان را تقویت میکنید.
تمرین حل مسئله انجام دهید: برای اینکه شیوههای مختلف حل مسئله را بیازمایید میتوانید خودتان مشکلات فرضی بسازید و برای آنها راهحل ارائه دهید. ایجاد سناریوهای مختلف و نگاهی چندجانبه به مشکلات کمک زیادی به پیشرفتتان خواهد کرد.
ببینید دیگران چطور مشکلات را حل می کنند: ممکن است همکارانی داشته باشید که تسلط زیادی بر حل مسائل داشته باشند. در صورت امکان روش آنها را بررسی کنید و سؤالهایتان را بپرسید. این کار نیز به شما در پرورش این مهارت کمک خواهد کرد.
توانایی شناسایی مشکلات را افزایش دهید: حل مسئله فقط به یافتن راهحل محدود نمیشود. باید برای پرورش این مهارت در خود روی راهکارهایی تمرکز کنید که به نظر بیفایده میآیند اما شما اطمینان دارید که کاربردی هستند. برای موفقیت در این امر باید تمرین کنید که همواره سؤالات درستی بپرسید و در مورد موضوعات مختلف کنجکاو باشید. بهطور مثال مدام از خودتان بپرسید که چه چیزی را میتوانید بهبود دهید؟ اگر منابع بیشتری داشتید در مقابله با این مشکل چه رفتاری میکردید؟ اگر منابع کمتر از این بودند چطور؟ دائم خودتان و دنیای اطرافتان را به چالش بکشید.
تفکر دیجیتالی داشته باشید: تفکر دیجیتالی یعنی به این بیندیشید که چطور میتوانید از فناوری دیجیتال برای اختراع مجدد فرایندهای تجاری و ارزشهای کسب و کار استفاده کنید. این روش اندیشیدن کمک میکند در حل مسائل خلاقیت بیشتری داشته باشید و با کمک تکنولوژیهای روز، سرعت رفع مشکلات را بالا ببرید. برخی از کارمندان استفاده از تکنولوژی روز را نمیپذیرند و به روشهای سنتی و قدیمی خود پایبند هستند.
این نقطه ضعف بزرگی است زیرا در دنیای امروزی بیشتر فعالیتها دیجیتالی شدهاند و این مقاومت به ضرر افراد و شرکتها خواهد بود. در مقابل، کسی که بتواند روشهای دیجیتال را جایگزین شیوههای سنتی کند فرد بسیار ارزشمندی برای آن سازمان به شمار میآید.
روحیه همکاری را در خود پرورش دهید: مشکلات در یک محیط ایزوله حل نمیشود. برای اینکه مهارت حل مشکلات را بهتر بیاموزید لازم است از روحیه همکاری خودتان استفاده کنید تا با کمک بقیه افراد از زاویههای مختلف به مسائل نگاه کنید، افکار متعصبانه نداشته باشید و راهحلهای جایگزین را نیز مد نظر قرار دهید. برای این کار خوب است نظر بقیه را درباره ریشه مشکلات و روش از بین بردن آن بپرسید. در نهایت راهحلی را انتخاب کنید که تا حد امکان برای همه افراد سازمان سودآور باشد.
با شرایط جدید همسو شوید: برای اینکه مهارت حل کردن مسائل را به خوبی یادبگیرید لازم است از منطقه امنی که دارید خارج شوید و روندی همیشگی در پیش نگیرید. اگر این روحیه را در خود تقویت کنید در برابر مشکلات و تغییرات مختلف سازمان مقاومت نمیکنید و با یافتن راهحلهای گوناگون خودتان را با شرایط جدید تنظیم میکنید.
خود را به چالش بکشید: در مواقعی که در سازمان مشکلی به وجود میآید و این مشکل برای شما جدید است حتما از مدیر یا همکارتان بخواهید که اجازه دهد به آن موضوع ورود کنید و با این کار خود را به چالش بکشید. با توجه به اینکه راهحل را نمیدانید این چالش به شما در یافتن بهترین روش حل مسئله کمک خواهد کرد
مراحل حل مسئله
برای اینکه بتوانید مسائل را به خوبی حل کنید لازم است در مواجهه با تمامی مشکلات، مراحل زیر را به ترتیب طی کنید.
- تحلیل عوامل تاثیرگذار
برای حل مسئله ابتدا باید دریابید که عامل اصلی ایجاد آن چه بوده است. برای این کار باید دادهها موجود را جمعآوری و ارزیابی کنید. در صورت امکان اطلاعات مفید را کنار بگذارید و بخشی که مشکل در آن رخ داده را مشخص کنید. به این منظور بهتر است از مهارتهای زیر بهره ببرید
- جمعآوری دادهها
- تحلیل دادهها
- یافتن وقایع
- تحلیل تاریخی
- ایجاد روش های جایگزین
وقتی ریشه مشکل را پیدا کردید وقت آن است که به کمک بارش فکری برای حل مسئله راهی پیدا کنید. گاهی اوقات بهتر است از دیگران هم کمک بگیرید. زیرا هرکسی زاویه دید مخصوص خودش را دارد و حضور بقیه افراد گروه کمک میکند که به جای یک استراتژی، چند استراتژی داشته باشید. به این ترتیب در حین پیادهسازی روش انتخابی میزان ریسک را پایین میآورید و اگر راه اول جواب نداد از روشهای جایگزین استفاده میکنید. برای این مرحله از مهارت حل مسئله لازم است مهارتهای زیر را در خود پرورش دهید:
- بارش فکری
- تفکر خلاق
- حدس و گمان
- پیشبینی
- طراحی پروژه
- برنامهریزی پروژه
- ارزیابی راهحلها
بسته به مسئلهای که در سازمان به وجود میآید ممکن است، مدیر، سرگروه یا اعضای تیم برای حل آن تصمیم بگیرند. فرقی نمیکند که تصمصمگیرنده چه کسی است. در هر صورت باید قبل از تصمیمگیری، هزینههای بالقوه، منابع مورد نیاز و منابع احتمالی را ارزیابی کند و روش موفقیتآمیزی را برای حل مشکل پیادهسازی کند. برای اینکه این گام به بهترین نحو پیش برود استفاده از مهارتهای زیر الزامی است
- تجزیه و تحلیل
- بحث و گفتگو
- یافتن روابط میان اطلاعات موجود
- کار گروهی
- سنجش راهحلها
- اولویت بندی
- پیاده سازی طرح
پس از آنکه روش حل مسئله را انتخاب کردید وقت اجرای آن فرا میرسد. اجرای این طرح باید قابل ارزیابی باشد و بتوان به سرعت تشخیص داد که آیا این طرح مناسب است یا خیر. همچنین در این مرحله باید به سایر افراد سازمان درباره روش جدید و تغییراتی که در استاندارهای گذشته ایجاد شده توضیح داده شود. در این مرحله از حل مسئله خوب است که از مهارتهای زیر استفاده کنید:
- مدیریت پروژه
- پیادهسازی پروژه
- همکاری
- مدیریت زمان
- توسعه معیارها
- ارزیابی میزان اثربخشی راه حل
وقتی راهحل را پیادهسازی کردید وقت آن است که میزان اثربخشی آن را خیلی سریع ارزیابی کنید. به این ترتیب در کمترین زمان درمییابید که آیا روش انتخابی مناسب بوده یا باید در آن تغییری ایجاد شود. برای این کار به مهارتها و اطلاعات زیر نیاز دارید
- ارتباط موثر
- تحلیل دادهها
- نظرسنجی
- بازخورد مشتری
- پیگیری
- عیبیابی
- مهارت حل مسئله در زندگی
انسان از دوران کودکی تا کهنسالی با هزاران هزار مسئله مواجه میشود و برای رفع تمامی این مسائل نیاز دارد که خود را به مهارتهایی مجهز کند.
برخی از مهمترین مهارتهایی که برای موفقیت در زندگی و رفع چالشهای آن نیاز دارد موارد زیر هستند.
مهارت نه گفتن
بخش اعظمی از مشکلات انسان زمانی به وجود میآید که نمیتواند در برابر درخواست دیگران پاسخ منفی بدهد. این در حالی است که پیامدهای پذیرش این درخواستها در برخی مواقع منفی و مخرب است و فرد را درگیر مسائل بسیار پیچیدهای میکند.
مهارت تصمیمگیری
افرادی که این مهارت را در خود پرورش نمیدهند اغلب بیاعتمادبهنفس و منزوی هستند و ترجیح میدهند هرگز در شرایط انتخاب میان گزینههای موجود قرار نگیرند. از این رو توانایی حل مسائل را پیدا نمیکنند و برای رفع مشکلاتشان دائم از دیگران کمک میگیرند.
مهارت خودآگاهی
این مهارت میتواند به انسان در شناخت تواناییها و نقاط قوت و ضعف او کمک کند. وقتی کسی احساسات و رفتارهایش را به خوبی میشناسد میتواند برای بهبود و توسعه شخصیت خود گام بردارد و در مواجهه با مسائل مختلف با درک کافی از نقاط ضعفی که دارد برای رفع آن مشکلات تلاش کند.
مهارت فردی
اگر پتانسیل خود را بشناسید و بدانید که در کدام زمینه عملکرد خوبی دارید میتوانید مهارت حل مسئله را در خود پرورش دهید و به موفقیت برسید
بارش فکری
وقتی با موضوعی روبهرو میشوید در لحظه پاسخهای زیادی در ذهنتان شکل میگیرد. مهارت بارش فکری یا طوفان ذهنی به این صورت است که تمامی این پاسخها را کنار هم قرار میدهید و با قدرت تحلیلتان بهترین گزینه را انتخاب کنید.
مهارت تفکر خلاق
داشتن این مهارت باعث میشود که برای حل مسئله روشهایی جدید و غیرتکراری در پیش بگیرید. در این روش از زوایای مختلف به ایدههای جدید مینگرید و از میان آنها ایدهای را انتخاب میکنید که مناسبتر از بقیه به نظر میرسد.
مدیریت زمان
افرادی که نمیتوانند زمان را مدیریت کنند در حل مسائل خود نیز ضعف دارند. مهارت مدیریت زمان باعث میشود که فرد فرصت را هدر ندهد و برای موضوعات کم اهمیت بیش از حد وقت صرف نکند. در مقابل برای موضوعات مهم وقت بیشتری بگذارد و خیلی زود مشکلات را رفع کند
مهارت کنترل احساسات
یکی از بزرگترین اشتباهات در مقابله با مشکلات عدم کنترل احساسات است. بسیاری از افراد بهجای پرداختن به اصل ماجرا، حواشی آن را دنبال میکنند و فرصت رفع مشکل را از دست میدهند. از این رو مسئلهای ساده بهمرور تبدیل به معضلی پیچیده میشود.
دکتر زهرا رحمانی تبار